دو نفر و نصفی

زن جوانی كه در مهدكودك كار می‌كند، دختر یك ساله‌اش را با بچه‌های مهدكودك به پارك می‌برد. بر اثر غفلت او، كالسكه بچه‌اش پریسا در سراشیبی پارك و خیابان و كوچه‌ها به راه می‌افتد و مادر كه به دنبال كالسكه است پس از طی كردن مسیری طولانی كالسكه را گم می‌كند. كالسكه رو به روی خانه دو مرد مجرد، كه پسر عمو هستند، توقف می‌كند. پسر عموها ابتدا سعی می‌كنند كالسكه را مقابل خانه یكی از همسایه‌ها رها و خود را خلاص كنند، اما موفق نمی‌شوند. كوشش آن دو برای سپردن بچه به دیگران به نتیجه نمی‌رسد و به ناچار او را به خانه خود می‌برند..