مهمانان ویژه

مجید کشاورز، استاد جوان و موفق دانشگاه است که به تنهایی در طبقه بالای خانه آقای کیهانی (رئیس دانشگاهی که در آن تدریس می‌کند) زندگی می‌کند. پریسا دختر کیهانی دانشجوی مجید در دانشگاه است و علاقه‌ای بین آنها به وجود آمده است. مجید از او خواستگاری می‌کند. آقای کیهانی از مجید می‌خواهد که همراه خانواده خود آخر هفته برای مراسم خواستگاری به خانه آنها بروند و مشکلات مجید از همین جا شروع می‌شود.

پنج ستاره

مریم دختر بیست ساله یک خانواده کارگری است که در رشته داروسازی دانشگاه آزاد رودهن قبول می شود. اما به خاطر هزینه بالای آن مجبور به کار در هتلی که مادرش آنجا کار می کند می شود.به خاطر موقعیت و زرنگیش مورد توجه مدیران هتل قرار می گیرد.یکی از سرپرستان کارگران پسر جوانی به نام وحید است که قلب رئوفی دارد و به همه کمک میکند.قرار ازدواجی بین او و مدیرت داخلی هتل که دختری مغرور به نام محتشمی است، گذاشته شده است. بعد از ورود مریم رابطه وحید و محتشمی به هم می خورد و محتشمی تمام اینها را از چشم مریم می بیند و....

اونا، کیا؟

دیوید مردی 36 ساله ای است که آرزویش نوشتن یک رمان است .وی در دو شرکت بازرگانی کار میکند و برای به دست اوردن ترفیع و مبلغ زیادی پاداش تلاش می کند.به طور تصادفی با مردی به نام مارچلو اشنا می شود و مارچلو او را به صرف نوشیدنی دعوت میکند و صبح روز بعد وقتی بیدار می شود متوجه می شود که مارچلو و دختران همراهش ،سارقان و کلاهبردارانی حرفه ای بودند که تمام موجودی بانک و ماشین او را به سرقت بردند و ....

راز خانه بهجت

علی بعد از سالها دوری از ایران به کشورش باز میگردد تا ماجرای کهنه عشق اول خود را به سرانجام برساند.او در بدو ورود به علت تصادف با یک راننده جوان به نام رضا اشنا می شود که همسرش از او جدا شده و برای ندادن مهریه او مدام در حال فرار از دست همسرش است.علی سالها پیش عاشق دختری به نام عفت شده بود که خواهر دوقلویی به نام بهجت داشته و بهجت با ازدواج انها به خاطر سن زیاد علی مخالف بود و .. ...

از کرخه تا راین

سعید که بر اثر بمب های شیمیایی نابینا شده به همراه گروهی از همرزمانش برای معالجه به آلمان اعزام می شود. لیلا خواهر سعید که سال هاست در آلمان با شوهر آلمانی و پسرشان یونس زندگی می کند، سعید را در آسایشگاه می بیند. بین سعید و یونس رابطه عاطفی عمیقی برقرار می شود. با کوشش های پزشکان متخصص یکی از چشم های سعید معالجه می شود اما......

دو روز تا ماندن

این فیلم درباره بهروز جوان متاهلی است که حسابدار یک شرکت خصوصی است.وی با همدستی رئیس خود ضمن تهیه فاکتورهای جعلی پول زیادی به جیب زده است.همسر وی افسانه به خاطر فعالیتها و دستاوردهای مشکوک مالی او قصد جدایی از او را دارد و ....

فرش باد

در شهر تاکایامای ژاپن قرار است کارناوال سالانه راه بیفتد.یک طراح زن ژاپنی به قالی بافان اصفهان سفارش بافت یک قالی را می دهد، اما مرگ او در تصادف باعث ناتمام ماندن سفارش می شود. شوهرش ماکوتو و دخترش ساکورا برای اینکه قالی حتماً بافته شود به ایران می آیند و مهمان اکبر و همسرش فریبا می شوند. اکبر که دلال است و قبلاً پول فرش را از آنها گرفته، در فرصت باقی مانده سعی می کند به هر نحو ممکن در بافته شدن فرش به پدر و دختر کمک کند و...

با من از عشق بگو

نیما بعد از سرقت یک ماشین به زندان می افتد و در دورانی که در حبس است متنبه شده و تصمیم می گیرد خلاف را کنار بگذارد .وقتی آزاد می شود می فهمد که نامزدش از بیماری قلبی رنج می برد و نیاز به پیوند قلب دارد .در بیمارستان او یک کیف که داخلش 37 میلیون تومان پول است را پیدا می کند و می رباید و وقتی به خارج از بیمارستان می رود کیف را دوست خلافکارش سیاوش از او می دزدد و ...

روشنا

ارغوان کودکی است که به تازگی مادرش را از دست داده است . پدر ارغوان که مرد جوان و عاطفی است پس از مرگ همسرش درمانده و مستاصل می شود . او به تنهایی توانایی نگهداری یک دختر بچه را ندارد واز طرفی خودش از تنهایی رنج می برد . به همین خاطر با زن مطلقه ای به نام مهلا ازدواج می کند و ....

روباه

یوهان مامور و جاسوس اسرائیل برای ترور یک دانشمند هسته ای به ایران می اید. مامورین اطلاعات که از ورود او با خبر شده اند او را زیر نظر می گیرند.جوانی به نام حمید که با موتور مسافرکشی میکند در دام او می افتد و او را به مکانهایی که نیاز دارد می رساند و نادانسته برای ترور تعلیم می بیند.مامورین حمید را پیدا میکنند و...

آن که دریا می رود

رزمنده جوانی در آستانه شروع عملیات توسط فرمانده اش خوانده شده و از او خواسته می شود برای فعالیت بیشتر در عملیات روزه اش را بشکند. او فرصت کوتاهی دارد که از حد ترخص شهر گذشته پس از افطار مجدداً به خطوط نبرد باز گردد. در این میان سلسه حوادثی برای شهر پیش می آید که حرکت او را برای گذشت از حد ترخص قبل از اذان ظهر با مشکلاتی روبرو می کند و .....

روز سوم

آخرین روزهای مقاومت برای ممانعت از اشغال خرمشهر در 1359است . و سربازان زیاد دشمن با تجهیزات فراوان رفته رفته شهر را به اشغال خود در می آورند.نفرات باقیمانده در غرب خرمشهر آخرین تلاشهای خود را بکار گرفته اند.رضا که قادر نیست سمیره خواهرش را که پایش شکسته از محاصره دشمن خارج کند او را در مخفیگاهی باکندن زمین درباغچه از دید دشمن مخفی کندو ...