معرفی شما به جلیل سامان و حضورتان در این سریال به چه صورت بود؟
من برای اجرای تئاتری در روسیه بودم و یکی از دوستان که در پروژههای قبلی با جلیل سامان کارکرده بود تلفن کرد و از من خواست به ایران بیایم و برای حضور در سریال «نفس» با جلیل سامان مذاکره کنم. در وهله اول ما به تفاهمی نسبی رسیدیم و طی هفتههای آینده به این نتیجه رسیدیم که قرارداد ببندیم. در واقع پس از گفتوگوهایمان من اولین بازیگری بودم که با این پروژه قرارداد بستم.
بهنظر میآید «نفس» اولین تجربه شماست که بهشدت دیده شده است؟
در «کیمیا»، «فاخته» و چند سریال دیگر بازی کرده و فیدبکهای خوبی هم از آنها گرفتهام. درهر صورت این سریالها نیز مخاطب خاص خودشان را داشتهاند. ضمن اینکه حدود ۱۰ سال تئاتر کردم و نمیتوانم بگویم که کدام کارم بیشتر دیده شده است اما این سریال بهخاطر ابعاد ساخت، فضای سریال و کارگردانی جلیل سامان نسبت به دیگر سریالها متفاوت است و تا به الان هم ما فیدبکهای خوبی از پخش آن گرفتهایم.
تا به امروز که چند قسمت از سریال «نفس» پخششده است چه بازخوردهایی از سوی مردم داشتهاید؟
بازخوردها هم بهلحاظ نقشها و هم از لحاظ کلیت سریال، بیش از انتظارم بوده است. در ابتدای کار این مسئله وجود داشت که آیا باید در ایام دهه فجر پخش شود؟ و یا چرا باید در این ایام که عموم مردم به دیدن سریالهای کمدی عادت کردهاند پخش شود؟ ولی بعد از پخش سه تا چهار قسمت از این مجموعه، مخاطب خود را پیدا کرد و تا آن جایی که میدانم یکی از پرمخاطبترین سریالهای ماه رمضان است که مردم علاقه زیادی به آن پیدا کردهاند.
شما پیشتر تجربه کار مدلینگ هم داشتهاید، آیا همچنان این کار را دنبال میکنید؟
ما در ایران اطلاعاتمان در این زمینه خیلی کم است زیرا هیچوقت هیچ برندی نداشتهایم که تبلیغ شود. اگر هم یک یا دو برند بودهاند فضای مناسب تبلیغات برایشان وجود نداشته است. مدلینگ سن خاص خودش را دارد، من از ۱۸ تا ۲۴ سالگی در برندهای خوب دنیا کار کردهام اما هیچوقت از آن برای بازی استفاده نکردم بهدلیل اینکه سینمای ایران برعکس تمام سینماهای جهان، حداقلترین چیزی که از من میخواهند این است که خودم را از سایز استاندارد در بیاورم؛ یعنی یا باید خیلی چاق یا خیلی لاغر شوم. وقتی جویا میشوم که چرا این اتفاق باید بیفتد در پاسخ میگویند که نقش مقابل تو اینطور نیست و تقریبا این نقشها از استانداردهای ظاهری جدا هستند. استاندارد فیزیکیام بهعنوان یک مدل خارج از ایران استانداردی جهانی دارد و خیلی راحت به من میگویند؛ تلویزیون کشش این را ندارد و اگر میخواهید در تلویزیون باشید باید تغییر کنید. من برای ایفای نقش داریوش حدودا ۹ تا ۱۰ کیلو در عرض هفتماهی که در مرحله تحقیقات و پیشتولید بودیم وزن اضافه کردم. جلیل سامان هم بهخاطر دارد که دائم ژله و برنج میخوردم تا چاق شوم چون به من گفت که باید برای ایفای این نقش صورت پرتری داشته باشید و صورتم باید به آن استاندارد نزدیک میشد. من و سعیدی، برای بازی در این سریال وزن اضافه کردیم و در هر صورت این گونه ما را میخواستند. در کارهای دیگر هم این اتفاق میافتد و اغلب سعی میکنند لباسی بر تن ما کنند که استایل ما خیلی دیده نشود.
درحال حاضر میان سینما، تلویزیون و یا نمایشنامهنویسی، کدام برای شما ارجحیت دارد و ذهنتان را بیشتر روی کدام کار متمرکز کردهاید؟
همه این کارها را دوست دارم و نمیخواهم کارم را در یک مدیوم محدود کنم. الان هم مشغول کارگردانی تئاتری هستم که خودم آن را نوشتهام و هزینه آن کاملا صرف امور خیریه میشود. سعی میکنم در سه حوزه تئاتر، تلویزیون و سینما کار کنم، بههر جهت تلویزیون رسانه ملی است و من نیز نسبت به ملتم و جایی که در آن پا میگیرم مسئول و موظفم ولی مدیومی که خودم خیلی آن را دوست دارم، سینماست.
باتوجه به اینکه جلیل سامان در انتخاب بازیگران بسیار حساس است و در کار سختگیرهای خاص خودش را دارد، همکاری با او را چطور دیدید؟
کارکردن با جلیل سامان سخت نیست بلکه طاقت فرساست ولی شیرینترین سختی دنیاست. کارکردن با جلیل سامان را دوست دارم حتی به او گفتم که حاضرم به اندازه یک ثانیه در یک سریال صدقسمتی را برایش بازی کنم. سامان؛ مردی نازنین، بسیار باهوش و زیرک است و اگر بخواهد در سینما باشد قطعا ما چند جایزه بینالمللی دیگر هم خواهیم داشت.
آیا سریالهای «ارمغان تاریکی» و«پروانه» از کارهای سامان را دیدهاید؟
ما برای رسیدن به نقشمان در «نفس» فعالیتهای زیادی کردیم که قسمتی از آن این بود که نسبت به نوشتار و کارگردانی سریالهای قبلی سامان اشراف کامل بهدست بیاورم. سریالهای «ارمغان تاریکی» و«پروانه» را با جزئیات دیدم و دیالوگها و بازیها را به خوبی بررسی و خیلی روی آنها کار کردم.
فیلمنامه«نفس» نسبت به کارهای قبلی سامان کشش ندارد باتوجه به نقدهایی که به آن شد در سطح پایینتری نسبت به آن سریالها قرار دارد. نظر شما در این باره چیست؟
نه اصلا نمیتوان اینطور قضاوت کرد من نیز به این مسئله اعتقاد ندارم، اگر فیلمنامه «نفس» کشش نداشت این همه بیننده را بهخود جذب نمیکرد. البته حال و روز مخاطب در زمان پخش سریال خیلی اهمیت دارد و این را باید در مقایسه کردن در نظر گرفت. شاید در زمان پخش سریال «ارمغان تاریکی» تماشاچی برای دیدن چنین سریالی تشنهتر بوده است. ما داستان «نفس»را بعد از چند محصولی که تماشاچی را از این دوران متاثر و دلزده کرده بود، روایت و بازی کردیم. نام هیچ سریالی را نمیبرم اما قبل از سریال ما مجموعههایی بودند که متاسفانه خیلی ضعیف کار کرده بودند و این دست کارها را برای تماشاچی ما سخیف جلوه دادند. الان نهتنها با روایتی متفاوت داستان را نمایش نمیدهیم بلکه با آثار ضعیفی که پیشتر ساخته شده بود مقابله میکنیم. شاید به این دلیل باشد که همکاران ما برای کارهایشان خیلی وقت صرف نکردند ولی ما این کار را بهطور کامل پوشش دادیم. جلیل سامان و گروهش بیش از دوسال و بدون وقفه مشغول کارکردن بودند. در حین تولید این سریال، چهار فیلم سینمایی بازی کردم ولی واقعا تمام ذهنم درگیر«نفس» بود. البته برای بازی در آخرین فیلم سینماییام کاملا از از این سریال فارغ شده بودم اما جلیل سامان به من گفت که همچنان شرایط ظاهریات را حفظ کن شاید در ادامه داستان باز به تو احتیاج داشته باشیم. من نیز کماکان در استندبای بودم و تا همین یک ماه پیش خودم را جای داریوش تصور میکردم.
با توجه به نقشی که در این سریال ایفا میکنید مطالعه خاصی درباره افراد ساواکی داشتهاید یا به اتکا به فیلمنامه بسنده کردید؟
حدود شش تا هفت کتاب تاریخی خواندم، از موزههای عبرت دیدن کردم و مستندهایی کمیابی را دیدم که جلیل سامان با مجوز آنها را به ما میداد. سعی کردم حال و هوای آن زمان را در دستم بگیرم طوری که در اواسط سریال احساس نمیکردم در سالهای ۹۴ یا ۹۵ زندگی میکنم. حتی پوشش و افکارم نزدیک به دهه ۵۰ و ۶۰ شده بود و اطرافیان من هم این را میدانستند که من در چه سریالی هستم و به همین دلیل خیلی برایشان عجیب نبود.
در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید آیا پیشنهاد جدیدی از سوی تلویزیون دارید؟
حدود یک سال و نیم پیش برای بازی در یک سریال تاریخی بیگپروداکشن به من پیشنهاد شد که نسبت به دیگر کارها به آن علاقه دارم اما تصمیم نهایی برای حضور در آن را نگرفتهام زیرا فعلا خستهام اما بهلحاظ کست و کارگردان این کار خیلی خوب است. همچنین سه فیلم سینمایی به من پیشنهاد شد که به خاطر کارگردان و فیلمنامه هر سه مورد را رد کردم.