حق با مشتری است
گفت و گو با عباس رنجبر نویسنده و کارگردان مجموعه تلویزیونی خط
سریال خط که این شب ها از شبکه سه سیما به پخش می رسد کاری از گروه اجتماعی شبکه سه سیماست و نویسندگی و کارگردانی آن را عباس رنجبر برعهده داشته است. وی در این گفت و گو درباره نحوه شکل گیری ایده و طرح اولیه کار و پیام های داستانی آن گفته است:
درباره خط حرف های زیادی زده اید. می خواهم به روند سریال سازی در تلویزیون نگاهی داشته باشیم و نظر شما را بدانیم. ارزیابی تان از مجموعه های در حال پخش از تلویزیون چیست؟
سوال خوبی پرسیدید اما کلی است و باید در پاسخ به آن به مسائل زیادی اشاره کرد. من بیش از سه دهه است که در رسانه محترم صداوسیما کار می کنم. محترم از این جهت که این روزها به عنوان یک خانواده نقش و جایگاه مهمی در بین مردم دارد. درباره روند سریال سازی هم باید بگویم که در گذشته این فرآیند سخت بود اما حالا سخت تر هم شده است و امیدوارم دشواری های آن از این به بعد بیشتر نشود.
علت این دشواری را چه می دانید؟
زیرا سواد بصری مردم بالا رفته است، هراثری را نمی پسندند. کارهایی قصه دار می خواهند. دیگر کست و آب , رنگ تصویر و دکور صرف آن ها را جذب نمی کند. ضمن این که در فضایی که این همه شبکه های داخلی و خارجی رقیب در کنار هم فعالیت می کنند، ارائه داستانی نو که از رسانه ملی هم قابل پخش باشد سخت شده است.
و اما ارزیابی تان؟
به نظر من مخاطبان تلویزیون تا حدی ریزش کرده اند و این هم چند دلیل اصلی دارد. اول از همه به نظارت بیش از حدی بر می گردد که روح هنرمند را خسته می کند. دوم رخوت یا به اصطلاح تنبلی نویسندگان که به خاطر عدم تحقیق و کنکاش در پیدا کردن سوژه های نو به کپی برداری می پردازند. این دو موضوع به علاوه دستمزد آن ها را اصلی ترین دلایل کیفیت کمتر کارها می دانم. دستمزد نویسنده ها به نسبت بازیگران و دیگر عوامل بسیار کمتر است. این در حالی است که یک بازیگر همزمان می تواند در دو سه کار بازی کند. یا تصویربردار و هر کدام از عوامل دیگر به محض این که یک کار تمام شود به سرعت سر پروژه دیگری حاضر می شوند. یعنی در طول یک سال دو یا سه کار را تجربه می کنند اما موقعیت نویسندگان کمی فرق دارد. من بارها گفته ام که با ارزشی رسانه بر دوش نویسندگان است. آن ها گاهی برای پیدا کردن یک سوژه شش ماه زمان می گذارند. 6 ماه طول می کشد آن را به تصویب برسانند. شش ماه آن را می نویسند، شش ماه بازنویسی می کنند و چند ماه هم صرف تولید کار می شود و باز هم باید اصلاحاتی را در آن لحاظ کنند. در حالی که این زحمت و تلاش آن ها معمولا نادیده گرفته می شود و کمتر می بینیم که از این گروه هم مانند بازیگران و دیگر عوامل تقدیر خوبی به عمل بیاید. در واقع آن ها در شرایط عادی 2 سال را درگیر یک کار هستند و طبیعی است که بالافاصله بعد از آن نمی توانند مشغول نوشتن اثری جدید شوند. بلکه باید استراحتی داشته باشند. مطالعات جدید را شروع کنند و سوژه های جدیدی پیدا کنند. این غفلت از نویسندگان فقط به تقدیر از آن ها بر نمی گردد. حتی اهالی رسانه و مطبوعات هم کمتر به این گروه توجه دارند و نمونه بارز آن این که جلد مجله ها پر است از عکس های بازیگران اما از نویسنده ها خبری نیست.
این دفاع تان به دلیل تعلق داشتن به جامعه نویسندگی نیست؟
من از خودم دفاع نمی کنم. حتی دست نوشته های خودم را هم قبول ندارم. هیچ وقت هم خودم را نویسنده معرفی نکرده ام اما اگر دستمزد تهیه کنندگی و کارگردانی نباشد، مگر می توان با حقوق نویسندگی زندگی کرد؟ به خاطر همین است که بسیاری از نویسندگان همزمان هم کارگردانی کاری را برعهده دارند یا این که خودشان در سریال و فیلم بازی می کنند. به نظر من این مشکل اصلی و حال حاضر تلویزیون است. ریشه یابی اش ساده است اما کمی همت می خواهد.
و اما راهکارهایی که برای بازگشت مخاطب پیشنهاد می کنید چیست؟
قدیم ها تابلویی بر دیوار اکثر مغازه ها نصب بود و روی آن نوشته بودند: حق با مشتری است. من از کودکی به این جمله فکر می کردم. اگر فرض بگیریم مخاطب سیما حکم مشتری را دارد باید به خواست و سلیقه آنان در تلویزیون احترام بگذاریم. متاسفانه گاهی این اتفاق نمی افتد.
مثال بزنید.
برای مثال همین ساعت پخش برنامه ها که عدم اطلاع رسانی درست درباره آن یعنی بی احترامی به مخاطبان. کسی که از بین این همه شبکه های داخلی و خارجی تصمیم گرفته است شما را تماشا کند و این بسیار ارزشمند است. یادم است چند سال پیش سریالی از یکی از شبکه های سراسری ساعت 10 شب پخش می شد اما هر قسمت 15 دقیقه تاخیر در پخش داشت یا 15 دقیقه زودتر پخش می شد. حال تصور کنید یک دانشجو بخواهد وقت خود را برای تماشای سریال تنظیم کند و به کارهای دیگرش هم برسد.
البته اکنون اوضاع بهتر است و زمان پخش برنامه های مرتبا زیرنویس می شود. همچنین اگر یک شب بنا به دلایلی سریال پخش نشود حتما از قبل اطلاع رسانی صورت می گیرد. خوشبختانه این اتفاق در شبکه سه که به خاطر جوان پسندانه بودن بیشترین میزان مخاطب را هم دارد به بهترین نحو انجام می شود. این شبکه برای مخاطبانش احترام زیادی قائل است چه در بخش اطلاع رسانی و چه در بخش برنامه سازی. سریال خط در گروه اجتماعی شبکه سه به مدیریت آقای شریعت پناهی تولید شد. ایشان خود دانش آموخته سینما هستند و برای کارهایی که در حال تولید است وقت و انرژی می گذارند. در اتاق ایشان همیشه به روی هنرمندان باز است و به نظرات آن ها احترام می گذارند. این ارتباط خوب بین مدیر گروه و تهیه کننده بدون شک تاثیر بسیار مثبتی بر کیفیت برنامه دارد. چراکه مدیر شبکه ممکن است مشغله های زیادی داشته باشد و این میان مدیرگروه است که به عنوان پل ارتباطی هنرمندان با او ارتباط برقرار می کند. همچنین تسریع در چرخه اداری هم در بهبود کیفیت برنامه ها تاثیر زیادی دارد. خوشبختانه هیچ نامه ای در اتاق آقای شریعت پناهی بیش تر از یک ساعت نخوانده و پاسخ نداده باقی نمی ماند. لازمه خلق یک اثر هنری خلاقیت است و اساس خلاقیت هم آرامش. بنابراین طبیعی است که وقتی هنرمند آرامش فکری داشته باشد و دلسوزی مدیران را ببیند و درک کند انرژی اش مضاعف شده و آن را در نتیجه کارش اعمال می کند.
به" خط" برسیم. این چندمین سریالی است که برای شبکه سه تولید کرده اید؟
دومین کار. اولی گل بارون زده بود که سال 85 طرح آن در شبکه سه رد شد و در شبکه آفتاب اراک آن را ساختیم اما پخش آن از شبکه سه صورت گرفت.
چرا؟
متاسفانه آن دوره فضا طوری بود که تعداد محدودی از تهیه کننده و کارگردان ها در این شبکه کار می کردند که خوشبختانه با تدبیر مدیران فعلی این مساله حل شد.
به دلیل این که خود نگارش مجموعه خط را بر عهده داشته اید چه پیام ها و مفاهیمی را می توانید برآیند داستانی آن بدانید؟
مجموعه "خط" در نگاه اول نکوداشت صفات نیک انسانی است که در ذات هرکس نهفته است و تلنگری برای شکوفا شدن می خواهد و یک عشق می تواند نوازشگر سرانگشتان آن باشد. این روند در خصوص چند کاراکتر اصلی این قصه مصداق دارد. شخصیت سوگند در این داستان مانند گلی است که از ریشه ای اصیل برخاسته است. بنابراین اگر اکنون به شهرت پشت می کند علت آن داشتن پدری منطقی، نیکوصفت و اخلاق مدار است که پیش از این خود نیز زندگی مشابهی با زندگی سیاوش داشته است. به همین دلیل است که به سیاوش میدان می دهد و امکان تجربه اندوزی را برایش فراهم می کند. صفات نیک نیازمند تلنگری برای پاسداشته شدن است و در خط هم بر این مسائل تاکید کرده ایم.
توجه به مقررات شهری، رعایت حقوق شهروندی، حفظ کیان خانواده و... مسائل دیگری است که در این کار بر آنها تاکید می شود. یکی دیگر از محورهای اصلی قصه خط بر اخلاق شهروندی قرار دارد.
به طور کلی خط داستان جوانی است که به دلیل عدم اشتغال و تنهایی به سمت و سوی کار خلاف کشیده می شود. بنابراین سوگند می تواند در کنار اینکه در اجتماع هم حضور فعالی دارد، به سیاوش در تحول اخلاقی اش کمک کند.
چه ملاک هایی را در انتخاب بازیگران در نظر داشتید؟
به دلیل این که خاستگاه کار خودم از تئاتر بوده است تلاش کردم تا بازیگرانی را برای این کار انتخاب کنم که هرکدام پیشینه تئاتری داشته باشند.