در ابتدای برنامه علیخانی گفت: خدارو شکر میکنیم که در این ثانیهها با شما هستیم از خدا میخواهیم بهترینها را برای شما و خانواده «ماه عسل» رقم بزند. در این یازده سال بیشتر از سیصد قصهٔ روایت شده است و بیشتر از هزار نفر روی صندلی ماه عسل نشستهاند. ماه عسل 96 را با هزاران آرزوی خوب آغاز میکنیم.
بعد از صحبتهای ابتدایی، علیخانی قدم در قاب اصلی ماه عسل یعنی جایی که پیمان قانع مانند ده سال گذشته طراحی آن را بر عهده داشت، گذاشت؛ دکور امسال همچون سالهای گذشته امضای منحصر به ماه عسل را همراه داشت.
مهمان ابتدایی اولین برنامه ماه عسل علیرضا و همسرش بود. علیرضا سال گذشته در این برنامه درباره خواستگاری خود از همسرش صحبت کرد. او ده سال خواستگاری رفته بود اما خانواده همسرش قبول نکرده بودند.
علیخانی روز گذشته دوباره علت قبول نکردن خانواده عروس خانم را جویا شد و علیرضا گفت: یکی از دلایل آنها نداشتن کار رسمی من بود از طرفی ما رابطه فامیلی نداشتیم و آنها شناختی روی من نداشتند. خدارو شکر بعد از برنامه دید خانواده نسبت به من تغییر کرد.
وی افزود: من خودم را داماد ماه عسل میدانم امیدوارم بتوانم همسرم را خوشبخت کنم و شرمنده «ماه عسل» نشوم.
بعد از بخش کلیپی از برنامه سال گذشته همسر علیرضا در صندلی کنار همسرش و روبرو احسان علیخانی درباره برنامه سال گذشته گفت: من از دیدن همسرم در تلویزیون شوکه شدم. انتظار نداشتم او را در این برنامه ببینم، فکر نمیکردم تلاش خود را تا یک برنامه تلویزیونی پیش ببرد. خدارو شکر بعد از این برنامه نظرات نسبت به علیرضا تغییر کرد، من الان میگم که علیرضا فرشته زندگی من هستند.
علیخانی در ادامه با اشاره به اینکه نظر دختر خانم هم مهم است، سوال کرد : اگر پدرتان به این ازدواج رضایت نداشت شما چه کار میکردید؟ عروس خانم پاسخ داد: ازدواج نمیکردم!
علیخانی گفت: در تهران اگر بابا بگه ازدواج نکن ازدواج میکنند و بر عکس. (خنده)
در پایان این بخش، زوج جوان آرزوی خود را اینگونه بیان کردند که امیدوارند تا آخر عمر کنار هم خوشبخت باشند.
قبل از آغاز گفتگو با مهمان دوم برنامه «ماه عسل» علیخانی گفت: از پشت صحنه به من گفتند که چرا گفتی دختر پسرهای تهران با پدر خود لج میکنند. تو رو خدا شروع نکنید اگر هر روز برامون نامه توبیخی بیاید قند خونمون به افطار نمیرسد. هیچ کس در برنامه «ماه عسل» برای آزار دادن شما برنامهای ندارد.
مهمان بعدی ماه عسل «مرتضی مهرزاد» بعد از هشت سال برای بار دوم روی صندلی ماه عسل نشست و از هشت سال گذشته تا امروز خود را برای ببیندگان ماه عسل گفت.
مرتضى مهرزاد گفت: هشت سال از حضورم در ماه عسل گذشت، این مدت در والیبال فعالیت داشتم و دو سال است که در تیم ملی والیبال نشسته هستم که تیم ما در المپیک ریو قهرمان شد.
در ادامه مرتضی تفاوت این روزهای خود را با سال88 اینگونه روایت کرد: آن سالها هر جا میرفتم، میگفتند: «پسری که در ماه عسل بود» اما الان میگویند همانی که قهرمان والیبال شد.
مادر مهرزاد در خصوص اتفاقات هشت سال گذشته اظهار داشت: بعد از برنامه «ماه عسل» از طرف بهزیستی مرتضی را به تیم والیبال دعوت کردند و اتفاقهای خوبی را شاهد بودیم.
در بخش پایانی برنامه «ماه عسل» شاهد حضور امید بودیم که سال گذشته بعد از 35 سال با مادر خود در ماه عسل دیدار داشت.
امید در پاسخ به سوال علیخانی پیرامون حس و حال مادر داشتن در این یک سال اینگونه پاسخ داد: مادر داشتن یک رویا بود، الان با مادرم بچگی میکنم چرا که من حس مادر را در بچگی تجربه نکردم. داشتن مادر «زندگی» است.
در انتهای برنامه «ماه عسل» تیتراژ پایانی با صدای سینا شعبانخانی پخش شد.