بیش از 10 سال است که مخاطبان تلویزیون عادت کردهاند که در ماه مبارک رمضان لحظات منتهی به افطارشان را با شبکه سه سیما و برنامه «ماه عسل» بگذرانند، برنامهای که احسان علیخانی آن را تهیه و اجرا میکند. علیخانی که خود را بچه تلویزیون میداند و معتقد است که تلویزیون برای مردم است و این مردم هستند که باید نقش پررنگی از این قاب جادویی داشته باشند، برای همان است که سالهاست مهمانان او مانند بیشتر برنامههای تلویزیونی سلبریتیها نیستند، بلکه مردم هستند. شاید بهجرأت بتوان گفت که احسان علیخانی جزء معدود مجریهای تلویزیونی است که از مردم در برنامهاش استفاده میکنند، صبورانه داستانهای آنان را روایت میکند و احترام والایی برای مردم قائل است.
بیشک برنامهسازی در تلویزیون بهخلاف تصور بسیاری از ما دشواری خاصی دارد؛ دشواری که نهتنها علیخانی و تیمش را خسته نمیکند بلکه تلاش آنها را مضاعف میکند. شاید تصور آن کمی سخت باشد که برنامهای مانند ماه عسل که در آرامش بهروی آنتن میرود و هر روز روایتی متفاوت را برایمان به ارمغان میآورد پشتصحنهای بسیار متفاوت دارد، پشتصحنهای که نقطه نقطه آن یک کلمه را به ذهن متبادر میکند، «تلاش بیوقفه»؛ بیشک راز موفقیت علیخانی عواملی است که هدف ماه عسل را میشناسند و در راستای آن هدف «جان برادر» کار میکنند.
آنچه در ادامه میخوانید تنها روایتی چندساعته از تلاشهای عوامل ماه عسل است:
بار دیگر ماه رمضان شده است و باید بهسمت استودیوی ماه عسل برویم برای تهیه گزارشی از تلاشها و کارهایی که روی آنتن تلویزیون به نمایش در نمیآید، استودیویی که هر سال در جایی است. آدرس را از عوامل میگیریم تا بتوانیم بهسمت استودیوی امسال این برنامه حرکت کنیم. عقربههای ساعت، زمان 18 را نشان میدهد. سوار ماشین میشویم و خود را به استودیو میرسانیم. وقتی از ماشین پیاده میشویم، ماشین واحد سیار صداوسیما را مشاهده میکنید، ماشینی که اندازه آن درست اندازه بار یک کامیون 18چرخ است. اطراف استودیو را درختان بزرگ پر کرده است؛ انگار علیخانی و تیمش عادت کردهاند که در فضایی پر دار و درخت کار کنند؛ چرا که استودیوی سال گذشته این برنامه نیز در چنین توصیفی بود.
از همان لحظه ورود نکتهای توجه ما را جلب میکند؛ همه عوامل تیشرتهای مشکی و یکدستی پوشیدهاند که روی آن لوگوی برنامه ماه عسل حک شده است. عوامل بیرون از استودیو روی صندلی نشستهاند و درباره سوژههای چند قسمت اخیر برنامه صحبت میکنند و یکی یکی ضعفهای آن را از دل کار بیرون میکشند؛ ضعفهایی که به نظر میرسد با این دقت عمل، از بین میروند. آرش ظلیپور (برنامهریز ماه عسل) با نگرانی، جذبه و هندزفری همیشه در گوشش عوامل را از محوطه استودیو فرامیخواند. ساعت 18 و 53 دقیقه را نشان میدهد.
حدود 15 دقیقه است که علیخانی برای گریم و تعویض لباس به داخل رفته است، وقتی حسام دیندار (گریمور ماه عسل) بیرون میآید و تکانی به عضلات خود میدهد یعنی گریم علیخانی و مهمانهایش به پایان رسیده است. از جلوی درب استودیو فاصله میگیریم و بهسمت ماشین بزرگ واحد سیار میرویم. از آقایی که تیشرت ماه عسل به تن دارد میپرسیم "اسم این ماشین واحد سیار چیه؟"، چون بسیار بزرگتر از ماشینهای معمول واحد سیار است، میگوید واحد سیار، باز میپرسیم "اسم دیگری ندارد؟" جواب میدهد "واحد سیار دیگه والسلام". جلوی درب ماشین میرویم و درخواست میکنیم که بگذارند دقایقی داخل را ببینیم، مسئول واحد سیار میگوید "فقط یک دقیقه میتوانید داخل باشید". حدود پنج پله وجود دارد که باید آنها را طی کنیم تا بتوانیم وارد ماشین واحد سیار شویم. درب ماشین را که باز میکنیم باد کولر به صورتمان میخورد و حالمان را جا میآورد. داخل ماشین بوی قطاری میآید که بهتازگی از کارخانه وارد خطوط ریلی شده است (گویا ماشین واحد سیار بهتازگی خریداری شده است)، داخل پر از مانیتورهایی است که هر کدام روی آیتمی ایستادهاند؛ یکی تیتراژ ابتدایی، یکی آیتم اول، یک فیلم پشتصحنه برنامه روز گذشته، یکی آیتم دوم و دیگری روی تیتراژ پایانی.
یک دقیقه تمام میشود و از ماشین واحد سیار خارج شده بهسمت استودیوی ماه عسل میرویم. وارد راهرویی میشویم که چهار درب دارد، اول درب شیشهای ورودی، دومی درب اتاق مهمانان، سومی درب اتاق گریم و لباس و آخر راهروی کوچک هم درب ورود به استودیوی ماه عسل است. به داخل اتاق مهمانها هدایت میشویم؛ اتاقی که نقطه تمرکز آن تلویزیونی است که شبکه سه را نمایش میدهد. برنامه با پشتصحنه روز گذشته آغاز میشود، بخشی از مهمانها به داخل استودیو رفتهاند و بخشی دیگر هنوز داخل اتاق مهمانها هستند. بعد از پخش پشتصحنه روز گذشته احسان علیخانی روی صحنه میآید و پلاتوی اول خود را میگوید و مخاطبان را به تماشای تیتراژ ابتدایی برنامه دعوت میکند. تیتراژ ابتدایی برنامه این بار متفاوت از روزهای گذشته است، بهخاطر شهادت امام علی(ع) تیتراژی مناسبتی پخش میشود. سپس احسان علیخانی دوباره بهروی صحنه میآید و بعد از گپ کوتاهی با یکی از مهمانان خود وارد استودیو میشود. در استودیو مهمان دیگری انتظار او را میکشد، بخشی از داستان امروز برنامه روایت میشود. نوبت به آن میرسد که بهآرامی بدون آنکه صدایی از راهرفتنمان بلند شود داخل استودیو برویم. در گوشهای از استودیو مینشینیم و از آنجا شاهد ادامه داستان میشویم. آیتم اول پخش میشود، علیخانی به پشتصحنه میآید و با یکی از عوامل موضوعی را روی کاغذ چک میکند.
علیخانی با جزبه منحصر به فرد خود نکاتی را به عوامل یادآوری میکند و دوباره تقویت گریم میشود. شخصی از پشتصحنه فریاد میزند «همه بیایید بیرون، 30 ثانیه به آنتن مانده است». علیخانی آخرین نکته را خطاب به آرش ظلیپور میگوید: «آرش، زنگ بزن شبکه و برامون وقت بگیر، میترسم وقت کم بیاریم». آیتم اول تمام میشود و دوباره علیخانی با مهمانها گرم گفتوگو میشوند. استودیوی امسال ماه عسل بسیار بزرگتر از استودیوی سال گذشته این برنامه است. 8 دوربین کاملاً حرفهای این برنامه را بهروی آنتن میبرند. در دوطرف استودیو ریلهای تراولینگ (ریلیهایی که دوربین روی آن حرکت میکند) وجود دارد که دو دوربین روی آن قرار گرفتهاند و در طول برنامه به صحنه نزدیک یا دور میشوند. سقف استودیو از میلههای داربست پوشیده شده است؛ میلههایی که پروژکتورها روی آن سوار شدهاند. درست روبهروی علیخانی مانیتوری وجود دارد که شبکه سه سیما را نشان میدهد و او میتواند بهوسیله آن تصویری را که روی خروجی میرود مشاهده کند.
علیخانی مخاطبان را به دیدن آیتم دوم دعوت میکند، آیتمی که 40 ثانیه است، عوامل شتابان با صندلی بهروی صحنه میآیند، قرار است چند مهمان دیگر به صحنه وارد شوند. ساعت 20 و 10 دقیقه را نشان میدهد، علیخانی دوباره تأکید میکند که وقت بیشتر میخواهد. ظلیپور بار دیگر پیگیر گرفتن وقت برای برنامه میشود. آیتم دوم به پایان میرسد و عیلخانی به گفتوگو با مهمانان مشغول میشود، دقایقی نمیگذرد که مهمانان دیگری را بهروی صحنه فرامیخواند و با آنها گفتوگو میکند. دستآخر برنامه تمام میشود و علیخانی با مهمانها سلفی میگیرد. از استودیو خارج میشویم؛ ظلیپور جلوی درب ایستاده است، از او میپرسیم "چند دقیقه وقت از شبکه گرفتی؟" جواب میدهد 3 دقیقه.
محمد پیوندی مسئول گروه سوژه برنامه ماه عسل درباره چگونگی ارائه سوژه بهشکل یک بسته کاملاًً قصهمحور بر پایه موضوعات میگوید: آنچه علیخانی بهعنوان تهیهکننده از ما خواسته پرداخت با جزییات روی سوژه است و ما بر أساس یک نقشه و دکوپاژ مشخص بدون اینکه مهمان بداند کار را پیش میبریم. خودمان عین مهمان چندین بار تصویر از اول تا پایان گفتوگو را در ذهن مرور میکنیم و این برنامه مشخص کار مجری و همه را راحت میکند.
وی درباره اینکه سوژهها را چطور پیدا میکند هم به ما میگوید: ما چندین نفر در جای جای ایران داریم که با ما مرتبط هستند و هرقصهای که حس کنند به ماه عسل ربط دارد به ما ارائه میدهند، از طرفی از همان فردای عید فطر کار ما برای سال بعد آغاز و با سوژههای جدیدی مواجه میشویم. در همین راستا حواسمان به رسانهها و فضای مجازی و اتفاقات خبرساز هم هست. دوستان و اطرافیانمان هم که سوژههایی را که دارند به دستمان میرسانند. اما از نظر من مهمترین کار غربالگری و انتخاب بهترینهاست که این هم زمان زیادی از ما میگیرد هم تمرکز خاصی میخواهد که با جلسههای پیدرپی به نتیجه میرسیم.
در پایان همه عوامل برای صرف افطار بهسمت میزها هدایت میشوند.