دوازدهمین «ماه عسل» به تهیهکنندگی و اجرای احسان علیخانی در حالی امسال از شبکه سه سیما روی آنتن میرود که در یک نگاه کلی و یک مقایسه ساده با برنامههای دیگر رمضانی میتوان فهمید چرا این برنامه تبدیل به یک برند با تمام قواعد رعایت استاندارد برنامهسازی شده و برنامههای دیگر میآیند و میروند و حتی تیمهای خوب و اسمهای درشت هم نمیتواند برایشان مخاطب بیاورد. بههمین بهانه در ادامه به ذکر چند تفاوت اصلی «ماه عسل» با باقی برنامهها پرداختیم که میخوانید.
تفاوت اول: «ماه عسل» امسال يكي از پختهترين سنوات خود را پشت سر گذاشت در حالي كه به جهت فرم و محتوا خود را كامل كرده و تغييرات محسوسي نسبت به سالهاي گذشته دارد. اولین تفاوت در شکل تصویربرداری دیده میشود وقتی اين برنامه با ٩ دوربين يكي از قويترين تصويربرداريهاي برنامههاي تلويزيوني را درحال حاضر دارد.
تفاوت دوم: کارگردانی سینمایی بدون استفاده از شاتهای تکراری مرسوم در دیگر برنامهها. در ابتداي برنامه ما در قالب يك فرم سينمايي پلان سكانسی ميبينيم که وقتي دوربين روی دست از تونل ابتدايي برنامه عليخاني را همراهي ميكند تا رسيدن او به صحنه اتفاق میافتد. رد شدن از يك تونل و منتهي شدن به يك گشايش و نور علاوه بر فراهم كردن يك قاب زيبا معناي خوبي هم در دل خود دارد. علاوه بر آن پلاتوي ابتدايي، عليخاني را در يك ميزانسن روبروي لنز دوربين قرار ميدهد و به اضافه گفتوگو در صحنه و تونل تبدیل میشود به سه پرده در یک برنامه، حالا با اين شكل دكور و نوع فيلمبرداري «ماه عسل»، سه پرده دارد و این خود متفاوت از همه برنامههایی ست که در دل ماه رمضان یا حتی در زمان روتین سال روی آنتن میروند.
تفاوت سوم: درحالی که اکثر برنامهها که حتی سوژه اجتماعی دارند به یک گفتوگوی سردستی و ساده و از صفر تا پایان بسنده میکنند و حتی تصمیم میگیرند نقاط عطف داستان را به سبب برهم نریختن حال و هوای برنامه تعریف نکنند علیخانی بهعنوان طراح «ماه عسل» این ریسک را میکند که همه نقطه تعلیقها را بدون سانسور روایت کند. اینکه او در نهایت گاهی در نوک پیکان انتقادات قرار بگیرد و معروف به «گریه درآوردن» هم بشود برایش موضوعی نمیشود که بهخاطر آن ماجرای روزش را فدا کند و در این بین بهنظر میرسد او به یک از خودگذشتگی در مقابل سوژه میرسد؛ نکتهای که قبلا در برنامههای دیگر نمیبینیم.
تفاوت چهارم: اما حالا که تقریبا تعداد برنامههایی با سوژههای اجتماعی زیاد شده است نکته متفاوت «ماه عسل» در شکل روایت میشود. موضوعی که امسال خیلی قویتر به آن پرداخته شده گاهي ماجرا با يك خط ساده شروع ميشود و بعد جامپكات به زمان و موقعيتي ديگر و دوباره فلاشبك به قصه و درنهايت رسيدن به نقطه پاياني، گاهي نيز شخص دوم راوي قصه اي ميشود كه در آن كمترين نقش اما نگاه موثري در داستان داشته و همه چيز را ديده، در اكثر موارد نيز كمك كننده قصه كدي را به مخاطب تحويل و مقدمه گفته و داستان سادهنويسي و به سرعت تعريف ميشود (هرچند كه در دو سه قسمت پاشنه آسيب اصلي «ماه عسل»؛ يعني طولاني شدن مقدمه بود اما مشخص است كه عليخاني تمام تلاشش را براي مديريت زمان كرده و گاهي اصلا موفق نبود و شايد پرحرفي سوژه از هم دورش كرد مثل قصه كوير و عدم جمعبندي خوب و قصه عاشقانه جنگ و اينكه با اینکه ۳۵دقیقه از پخش برنامه گذشته بود هنوز نفهميده بوديم شغل اين رزمنده تخريبچي است و اين بسيار ضربهزننده محسوب میشود). اما اگر اين سه چهار مورد را درکلیت نبينيم باقي قصهها با يك نقشه درست هدفمند راهشان را رفتند و بهترین دکوپاژ هم شاید بتواند به قصه خواهران منصوریان تعلق بگیرد وقتی خیلی سنجیده و درست در نیمه قسمت اول بعد از آنکه رنجها مرور شد علیخانی خطاب به مخاطبان گفت که اینها که هستند و معرفیشان کرد.
تفاوت پنجم: مهمترين برنامههاي دنيا در دل شو، يك رخداد دارند و يك اتفاقي كه شكل شگفتي و سورپرايز به خود بگيرد. چيزي كه هم بيننده حاضر آنها در استوديو را شگفتزده ميكند و هم مخاطبي كه برنامه را دنبال ميكند و اين اتفاق امسال در «ماه عسل» چندين بار رخ داد و این قطعا یکی از تفاوتهای خاص «ماه عسل» با باقی برنامههاست. ما امسال شاهد شگفتیهای زیادی در دل این برنامه بودیم كه مهمترين آنها آزادي زندانيان روي آنتن زنده تلويزيون بود، بعد از آن روبهرويي با پدر و آشتي بعد از ١٥ سال در برنامه، آشتي قبائلي كه نزديك به صدجرم قضایي داشتند، در برنامه سران قبيله با هم آشتي كردند و زن و شوهري كه طلاق گرفتند اما دوباره در برنامه با هم روبهرو شدند و حرف زدند و...
تفاوت ششم: مجری و تهیهکننده؛ بدون شک تاثیرگذارترین اتفاق «ماه عسل» و البته پررنگترین تفاوت با برنامههای دیگر رمضانی هم همین است. همه آن اتفاقاتی که در مورد پنجم گفته شد «ماه عسل» را تبديل به يك نهاد مردمي و ملي ميكند وقتي قريب به هشتميليارد براي آزادي زندانيان جرائم نقدي جمع ميشود ديگر عليخاني يك تهيهكننده و مجري باقي نميماند و شكل در هیات یک سفير درمیآید؛ سفيري كه ميتواند آشتي دهد، با كمك مخاطبش، آزادي ببخشد و قهرمانسازي كند. «ماهعسل» یک تاکشوی ساده نیست، همانطور که احسان علیخانی یک مجری ساده نیست. هم این برنامه یک کمپین میهنی است وهم علیخانی یک فعال اجتماعی. حالا احسان علیخانی امسال بیش از همه سالها خود را به سوژه بخشیده، بیش از همیشه در پلاتوها سعی کرده پرگویی نکند و بیشتر از آنکه مجری باشد برای سوژه شنونده و برای بچههای پشت صحنه، کارگردان.
تفاوت هفتم: «ماه عسل» یک ویژه برنامه مناسبتی نیست و این تفاوت دیگرش با برنامههای رمضانی است. یک برنامه اجتماعی قصه محور با کارکرد گره گشایی و قهرمانسازی ست، اگر امیدواری در سالهای قبل در میان شدت رنج کاراکترهای حاضر بهعنوان سوژه گم میشد امسال بیشتر از قبل در انتها به امیدواری میرسیم و این کارکرد موضوع محوری که اکثر برنامههای رمضانی دارد را از خود حذف و تبدیل به یک سوژه محوری در دل رمضان میشود. درواقع اتمسفر زمانی فقط به باورپذیری قصهها در قلب این ماه کمک میکند و قرار نیست که ماه رمضان فقط برای «ماه عسل» باشد و حالا ماجرا جوری پیش رفته که تلویزیون در ماه رمضان برای «ماه عسل» شده و مهمتر از آن این است که اگر باقی برنامهها قابلیت پخش در ماههای دیگر را نداشته باشند «ماه عسل» از این حیث متفاوت میشود که بازپخش آن در همه ماهها میتواند ۹۰درصد تاثیرگذاری را داشته باشد.
تفاوت هشتم: وقتی در برنامههای دیگر یک جنگ همنشینی و یک دورهمی مذهبی شکل میگیرد و مطابق عادت هرساله همه چیز برقرار میشود، «ماه عسل» در بزنگاه دوازدهمش به سرتیترها و موضوعات جدید رسیده است. صحبت از قشر بورژوا و سرمایهدار و بیان دغدغهها و تفریحات آنها، طرح مسئله خیانت، صحبت از مشقتهای فرزند طلاق بودن، جنگ و دعواهای قبیله و رسیدن به آشتی، نگاه دیگر به جنگ و... همه از مسائلی بود که علیخانی برای اولینبار با پرداختی قوی سراغشان رفت و در کنار آن و در عین هوشمندی به خبرسازهای سال نظیر نرگس کلباسی، ملوانان مفقود شده و... هم در برنامه پرداخته شد.
تفاوت نهم: دکور «ماه عسل» با دکورهای سابق «ماه عسل» مقایسه میشود. این تفاوت را خودتان با عوض کردن شبکهها و دیدن دیگر برنامهها میتوانید بفهمید. پیمان قانع، ایدههای خلاقانهاش را برای «ماه عسل» کنار میگذارد و هرچند هرسال با یک سری نقد و شوخی مواجه میشود اما کارش را جدی و به نفع میزانسنی که در «ماه عسل» برقرار است طراحی میکند.
تفاوت دهم: مردم خودشان را در قالب این برنامه میبینند؛ اتفاقی که در برنامههای حتی سوژه محور دیگر رمضانی نمیافتد. اگر دقت کنید حتی مهمانان این برنامه بهترین لباسهایشان را نمیپوشند، گندهترین حرفهایشان را نمیزنند، حتی مقابل دوربین استرس باقی برنامهها را نمیگیرند و تا به اوج ماجرایشان میرسد بغضشان میترکد و اینها همه نشان این است که «ماه عسل» دیگر حالا برای مردم فقط یک برنامه نیست انگار یک اتاق مشاورهای است که در آن قرار نیست به راه حل برسند و حتی روبهرویشان مشاوری بنشیند بلکه شبیه اتاقی است که روبهرویشان آیینه است و حالا فقط خودشان هستند و خودشان و این راحتی در دیگر برنامههای تلویزیونی قابل مشاهده نیست.
در پایان باید بگوییم که «ماه عسل» هرسال بهخود اضافه کرده و با تمام نقدهایی که میتوان به آن داشت نقطه قوتهایشان را پررنگتر کرده و آرایشش را تمیزتر و غلیظتر کرده تا نقصانها آنقدر به چشم نیایند. با همه این ۱۰ تفاوت «ماه عسل» پله دوازدهم را با گامی نسبتا محکم برداشت و احسان علیخانی قطعا باید مراقب باشد و در ادامه در عین دقیقبودن، محتاطانه عمل نکند؛ هرچند که احتیاط شرط عقل است.