امیرحسین شریفی از تهیهکنندگانی است که سبک خاص خودش را دارد و سالهای سال است که در یک مسیر و با هدفی مشخص حرکت میکند. موردی که او را از سایر هم صنفیهایش جدا میکند محدود نبودن به پایتخت و گریز زدن به شهرهای مختلف ایران برای روایت داستانش است. امیرحسین شریفی این شبها مجموعه روزهای بیقراری را به روی آنتن شبکه سوم سیما دارد با او به بهانه این سریال به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
طرح فیلمنامه مجموعه تلویزیونی «روزهای بیقراری» چطور شکل گرفت؟ چه شد که این موضوع را برای ساخت سریال جدیدتان انتخاب کردید؟
طرح فیلمنامه «روزهای بیقراری» سهسال پیش در ذهنم شكل گرفت و مصوب شد. مدت سه سال نیز روی فیلمنامه این مجموعه کار کردیم و بارها و بارها بازنویسی شد تا حق مطلب و آنچه که در ذهن داشتیم در فیلمنامه ادا شود. قصه سریال «روزهای بیقراری» بر اساس یک داستان واقعی در یکی از شهرهای شمال کشور شکل گرفت و ما بر پایه تحقیقات در خصوص چندین مورد مشابه این اتفاق، فیلمنامه را به نگارش درآوردیم.
«روزهای بیقراری» بر چه محوریت اجتماعی استوار است و مضامینی را در زیر متن خود جای داده است؟
سریال «روزهای بیقراری» چندین پیام را در زیر متن فیلمنامه خود گنجانده است، تشویق به اهدای عضو و ترویج این فرهنگ در میان ایرانیان و همینطور عدم قضاوت در مورد دیگران دو پیام این سریال است. درحال حاضر در فضای مجازی نظرات مختلفی را در مورد شخصیت سارا میخوانم اما بهنظرم هنوز خیلی برای قضاوت در مورد رفتار و تصمیمهای کاراکترهای این سریال زود است. بهعلاوه این نکاتی که گفته شد ترویج معنای درست دوستی و تحکیم بنیان خانواده از دیگر پیامها و هدفهای این سریال است البته مخاطب باید تا پایان این مجموعه همراه باشد تا بتواند این پیامها را درک کند.
کمتر تهیهکنندهای ریسک میکند و سریالش را در شهرستان میسازد اما شما سالهاست که این کار را میکنید و حتی در مجموعه «روزهای بیقراری» از پنج استان کشور استفاده کردید و بستری برای روایت قصهتان ساختید، چرا مثل خیلی از تهیهکنندهها خودتان را محدود به پایتخت نمیکنید؟
به تصویر کشیدن و پرداخت فضاهای استانی چه در فیلمنامه و چه در مرحله تولید کار سختی بود و كمتر تهیهكنندهای زیر بار آن می رود اما من این كار را انجام دادم چرا که معتقدم تمام ایران سرای من است و باید به همه شهرهای ایران به یک میزان پرداخته شود. زبان تصویر بهترین راه برای شناخت فرهنگ و اقوام مختلف ایرانی میتواند باشد و نباید بهراحتی از کنار آن گذشت.
بهلحاظ بودجه و هماهنگی گروه معمولا با چه سختیهایی روبهرو میشوید؟
قطعا سختی دارد اما هدفم باعث میشود با جان و دل این کار را انجام دهم. چنانچه که در این سالها همین رویه را پیش گرفتم اما درباره بودجه باید بگویم که سریال «روزهای بیقراری» با کمترین هزینه به ثمر نشست و حتی نسبت به خیلی از مجموعههایی که درحال حاضر از شبکههای مختلف تلویزیون پخش میشود کم هزینهتر بود. درحالی که ساخت یک کار در شهرستان آن هم در پنج استان ایران به سبب حمل و نقل، اسکان و... میتواند به مراتب کار بسیار سخت و پرهزینهای باشد اما من با حداقل بودجه این کار را به نتیجه رساندم.
یکی از ویژگیهای بارز مجموعه «روزهای بیقراری» استفاده از بازیگران بومی هر استان است، چطور شد که به این کولاژ رسیدید و در کنار بازیگران چهره سینما و تلویزیون از بازیگران بومی استفاده کردید؟
سعی کردم در مجموعه «روزهای بیقراری» همچون سایر سریالهایم از بازیگران بومی استانهای مختلف بهره بگیرم چرا که معتقدم آنها حق این را دارند که هنرشان نهتنها در شبکههای استانی بلکه در شبکه سراسری دیده شود. باهدف توجه به نیروهای شهرستانهای ایران سختی کار را به جان خریدم و این مجموعه را ساختم. خوشبختانه تاکنون بازخوردهای خوبی را نسبت به استفاده از بازیگران بومی دیدهام. به علاوه اینكه فكر میكنم استفاده از بازیگران هر شهر با همان گویش و لهجه خاص خود روح تازهای را وارد اثر می كند و باعث میشود كار از فضایی مكانیكی فاصله بگیرد و در نتیجه مخاطب بیشتری را با خود همراه كند.
فکر میکنید برای گسترش این اتفاق که همه تهیهکنندههای تلویزیون این ریسک را داشته باشند تا از تهران تمرکززدایی کنند چه باید کرد؟
فكر میكنم توجه به استانهای مختلف ایران و بهرهگیری از پتانسیل هنری آنها یک دین به گردن ماست، من فارغ از سریالهایی که تهیه کردم حتی در ساخت آثار سینمایی هم به شهرستانها اهمیت دادم و فیلمی مثل «پری» را در اصفهان ساختم. از همین رو و برای افزایش تولیدات استانها از ریاست رسانه ملی و مدیران شبکهها و بخشهای مختلف تقاضا دارم بیش از پیش به شهرستانها و تولیدات آنها اهمیت بدهند و مسیر را بهگونهای هدایت کنند که کارگردانان کمی از ساختن سریالهای آپارتمانی فاصله بگیرند. البته این اتفاق مستلزم آن است که خود فیلمسازان نیز اشتیاق نشان بدهند و نگاه خود را تنها معطوف به پایتخت و اتفاقات آن نکنند بلکه شهرهای مختلف را بستری برای پرداخت داستانها مختلف ببینند.
حمایت مدیران در جهت ساخت سریال «روزهای بیقراری» چطور بود؟
از سه سال پیش تا به امروز تمام مدیرانی که بودند و یا هستند از ما حمایت کردند و به ما اعتماد داشتند. خوشبختانه نتیجه این اعتماد را هم گرفتند تا آنجایی که حتی یک سکانس با چهارچوبهای صداوسیما در تعارض نبوده و دچار ممیزی نشده است.
حضور ابوالفضل پورعرب در سریالتان خیلیها را مشتاق به تماشای این اثر کرد چه شد که به این گزینه رسیدید؟
از سالهای دور؛ یعنی درست آن زمانی که ابوالفضل پورعرب تئاتر کار میکرد با او دوست بودم و حتی چند تجربه مشترک هم باهم داشتیم. همیشه دلم میخواست بعد از دوری چندساله ابوالفضل پورعرب از این عرصه بستری فراهم شود تا حضوری فعال و پررنگ در رسانه داشته باشد تا مردم او را ببیند و دوباره خوشحال شوند و خوشبختانه این اتفاق افتاد و او با ما در این پروژه همراه شد.
ترکیب گروه بازیگران چقدر مطابق میلتان بود و در این مورد نظر دادید؟
من بهعنوان تهیهکننده گاهی بازیگرانی را مد نظر دارم که بهدلیل همزمانی پروژهها با هم نمیتوان در گروه خود از آنها استفاده کنم از طرفی نمیتوان شرروع پروژه را به تعویق بیندازم بههمین دلیل مجبورم از آنچه که در نظرم است دست بکشم. اغلب در چیدمان گروهم صددرصد به خواستهام نمیرسم اما با این حال از گروه فعلی بازیگران سریال «روزهای بیقراری» و همچنین خروجی کار بسیار رضایت دارم.
تا امروز بازخوردهایی که برای این سریال دریافت کردید چطور بود؟
خوشبختانه بازخوردهای خوبی را در مورد سریال دریافت کردم. بهنظرم فیلمنامه «روزهای بیقراری» آنقدر پر کشش است که با پایانیافتن هر قسمت مخاطب در حالی که شوکه شده منتظر پخش قسمت بعد است. فکر میکنم قصه این مجموعه حتی قابلیت آن را دارد که فصل دوم آن نیز ساخته شود.
بعد از سریال «روزهای بیقراری» چه پروژهای را در دست میگیرید؟
طرح یک سریال ۴۵ قسمتی را درحال حاضر در دست دارم که قصه آن در ۳۳ استان ایران میگذرد و فعلا منتظر تامین بودجه هستیم. تصور میکنم اگر این مجموعه ساخته شود اثری ماندگار بهجا بماند.