حبیب سریال «لیسانسهها» این شبها یکی از شخصیتهای محبوب مخاطبان سریالهای ایرانی شده است. پسر جوانی که به تازگی از شهرستان به تهران آمده و اوضاع مالی اش خوب شده و مهمتر از همه قصد ازدواج دارد و فکر میکند همه دخترها مورد مناسب ازدواج برای او هستند. هوتن شکیبا بازیگر نام آشنای تئاتر که در سینما هم به ایفای نقش پرداخته حبیب را در سریال سروش صت بازی کرده. «لیسانسهها» اولین حضور جدی تلویزیونی این بازیگر تئاتری است که با وسواس هم آن را انتخاب کرده. بازیگر فیلم سینمایی «طبقه حساس» و سریال نمایش خانگی «ابله» در گفت و گو با خبرگزاری خبرآنلاین، از تجربه حضورش در «لیسانسهها» و همکاری با سروش صحت گفته است.
چطور شد که بعد از چند سال سریال «لیسانسهها» اولین تجربه جدی تلویزیونی تان شد؟
من در این سالها پیشنهادات تلویزیونی داشتم اما تلاش کردم تا در تصویر با وسواس خاصی کار کنم، فارغ از اینکه نتیجه چه بوده اما من تلاشم را کردم تا به عنوان یک بازیگر انتخابهای خوب و درستی داشته باشم. منظورم کاری است که من خودم از آن رضایت داشته باشم یا حداقل حدس بزنم که اتفاق خوبی برایش میافتد. تمرکز من در این سالها بیشتر روی تئاتر و سینما بود و امسال با وجود اینکه میخواستم تا حدودی با همان روند پیش روم اما وقتی «لیسانسهها» پیشنهاد شد چون دوستش داشتم و به نظرم کار قابل تاملی بود پذیرفتم.
مخاطب کارهای قبلی سروش صحت هم بودید؟
شاید به خاطر مشغله کاری که داشتم به طور کامل و منظم نه اما من سروش صحت را خیلی دوست دارم و کارهایش را قبول دارم. قبل از این سریال هم پیشنهاد بازی در کارهای قبلیاش شده بود ولی آن موقع خودم نمیخواستم وارد کار تصویر شوم. اما فیلمنامه «لیسانسهها» را که خواندم به نظرم فیلمنامه خیلی خوبی آمد. البته من و سروش صحت قبل تر از این سریال سر یک تئاتر به نام «آوازهخوان طاس» که در ایرانشهر اجرا شده بود با هم همکاری داشتیم و از آن به بعد هم آشناییمان بیشتر شد. اینجا وقتی فیلمنامه را خواندم متوجه شدم که کار با ظرافت و دقت زیادی نوشته شده و همچنین با طنازی خیلی درست. چیزی که من خودم میپسندم یعنی طنز مبتنی بر موقعیت، تا الان هم خیلی از کار راضی هستم.
به نظر میرسد بیشتر موقعیتهای طنز «لیسانسهها» بر عهده حبیب است، این موضوع از ابتدا در فیلمنامه وجود داشت یا در طول کار به آن رسیدید؟
آن چیزی که در فیلمنامه وجود داشت اینطور بود که این موقعیتهای طنز بین سه شخصیت اصلی پخش شده. اما واقعیت این است که در طنز موقعیت این سریال ماجرا وقتی از بیرون خنده دار به نظر میرسد بعد مشخص میشود که کدام بازیگر نقش بیشتری در طنز آن لحظه دارد. برای هر کدام از ما این اتفاق میافتد، در واقع این موقعیت است که تعیین میکند در آن لحظه کدام یک از ما ستاره آن لحظه هستیم. حالا شاید یک جاهایی همه دست به دست هم بدهند تا این موقعیت را بسازند تا یک موقعیت کمدی ایجاد شود.
مخاطب ایرانی این روزها رابطه خوبی با تلویزیون و سریالهای تولید خودمان ندارد، با توجه به وسواسی که گفتید در انتخاب آثار تصویری و کارهای تلویزیونی دارید فکر میکنید «لیسانسهها» چقدر میتواند برای بیننده تلویزیون جذاب باشد؟
برای خودم من که اگر به عنوان یک تماشاگر مخاطب این سریال بودم، این بعد از کار که آدمهای قصه واقعیاند خیلی جالب است.
یعنی به نظرتان آدمهای قصه «لیسانسهها» تیپ نیستند؟
راستش نمیخواهم الان خیلی وارد این مقوله تیپ و شخصیت بشوم ولی از این بابت مطمئن هستم که در «لیسانسهها» هیچ شخصیتی صرفا به خاطر اینکه کمدی ایجاد شود وارد قصه نمیشود و هر کدام از کاراکترها ما به ازای واقعی دارند و این تصویر در ذهن خود من هم وجود دارد. یعنی احساس میکنم هر کدام از آنها به اندازه کافی در اجتماع ما هستند و وقتی آنها را در تصویر میبینیم با آنها احساس غریبگی نمیکنیم. حتی شوخیهای که ما در این سریال میکنیم هم اصلا عجیب و غریب نیستند و بیشترشان در ذهن خود من هم هست و در جامعهمان هم اتفاق می افتد و شاید حالا ما داریم با بخشی از آنها شوخی میکنیم. در این مقوله هم اینطور نیست که ما صرفا برای خنداندن شووخی کلامی را به کار اضافه کنیم. تمام ایم مسائل هم دغدغهمان هست و این به نظرم یکی از ویژگیهایی است که میتواند مخاطب را پای کار نگه دارد. از طرف دیگر قصه این سریال قصه جوانهاست و در کنار آن به داستات بزرگترها و بچهها هم پرداخته میشود و همین موضوع باعث میشود طیف گستردهای از مخاطب با جنسیت مختلف پای تماشای این سریال بنشینند. نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که سروش صحت برای شعور مخاطب خیلی احترام قائل است. من از به هر قیمتی خنداندن بیزارم و خوشبختانه در این کار از آن خبری نیست. تماشاگر سریالهای ایرانی آنقدر باهوش است که ما نخواهیم تاکید بیجا و زیادی مثلا در یک صحنه برای خنداندن او کنیم. این حرفها اعتقادات سروش هم هست و وقتی من آنها را از او میشنوم متوجه میشوم چقدر او به سلیقه مخاطباش اهمیت میدهد.
حبیب سادگیهای خاص خودش را دارد و در برخی صحنهها اصطلاحا خنگ بازیهایی از خودش نشان میدهد. به نظرتان این ویژگیها عادیاند؟
بله، اتفاقا نمونه افرادی مثل حبیب زیاد هستند، حالا ممکن است اینجا یک مقدار کم شاخ و برگ بیشتری به برخی ویژگیهایش دادیم اما من خودم ادمی با این سبک و سیاق را خیلی دیدم. حتی شاید در زندگی واقعیام و در اطرافم آدمهایی اغراق شده تر از حبیب هم دیدم. اما در این سریال تلاش این بود این شخصیت در کلیت باورپذیرتر باشد.
شخصیت آدمهای نوکیسه و به اصطلاح تازه به دوران رسیده مثل حبیب قبل از این هم در تلویزیون و چند سریال دیده شده، شاید بارزترین نمونهاش شخصیت رحمت شاسی در سریال «پایتخت» است. به نظرتان چقدر ویژگیهای شخصیتی حبیب به آن کاراکترها شباهت دارد؟
وقتی قرار است ما یک آدم تازه به دوران رسیده در کاری نشان دهیم یعنی سراغ طیفی از آن افراد در جامعه رفتهایم. این موضوع ینی سراغ یک تیپ مشخص از افراد رفتن که شاید بازی تیپیکال را هم در پی داشته باشد. ولی ما در کنار این موضوع رگههایی از شخصیتی که فقط صرفا متعلق به حبیب است را ایجاد کردیم. مثلا اینکه حبیب قصد دارد ازدواج کند، فکر میکند هر دختری که میبیند مورد ازدواج اوست و همین ویژگیها او را خاص تر میکند. همین ویژگی ها و بسیاری موارد دیگر او را از تیپیکال بودن خارج میکند و او را از شخصیتهای این چنینی که تا به حال دیدیم هم متمایز میکند.
راستی به نظرتان برخی ویژگیهای حبیب ممکن نیست برای عدهای سوء تفاهم ایجاد کند و به کسی بربخورد؟
واقعا به نظرم اینطور نیست، من خودم شهرستانی و اصالتا کرد هستم و معتقدم هر جایی فرهنگ خاص خودش را دارد. وقتی فرهنگ به خصوص هر منطقهای در جای دیگر مورد استفاده قرار میگیرد یک مقدار عجیب و غریب به نظر میرسد. این در مورد افراد با ویژگیهای رفتاری و فرهنگی هم صدق میکند. حبیب هم به نظرم دقیقا همین ویژگی را دارد و به این خاطر که از شهرستان آمده برخی کارهایش عجیب و غریب به نظر میآید. البته او برخی رفتارهایش را هم نمیخواهد تغییر دهد مثل همان کتونی پوشیدنش را با کت و شلوار. تفاوتاش با رفیقهای دیگرش این موضوع را بیشتر نشان می دهد.