به گزارش صبا،در برنامه شب گذشته «چهل چراغ» که به گفت و گو با شخصیت های فرهنگی و هنری فعال در زمینه هنر عاشورایی اختصاص دارد، بحث تحریف دین به میان آمد و کارگردان فیلم عاشورایی «عصر روز دهم»، گفت: یک کتابی چاپ شد درباره فضای آن دوران که خیلی دهشت آور است. در آنجا اشاره شده که چند مسیحی بودند که خنزیر می کشتند و برای دربار یزید می آوردند، اما این مسئله کاملا به شکل مخفی انجام می شد ،چون جامعه یزید را جانشین رسول خدا می دانست! ما الان فکر می کنیم که یزید در آن زمان جلوی مردم میمون بازی می کرد و شراب می خورد، اما واقعیت این است که آن زمان آن قدر یزید تسلط بر مردم داشت که آنها چاره ای جز جانشینی پیامبر و مقدس بودن یزید نمی توانستند داشته باشند. تنها خواص می دانستند که یزید چه موجودی است. آنها برای اشاعه دین دوم خیلی تحریف می کردند تا دین خود را رسمی کنند.
کارگردان فیلم سینمایی «صنوبر» در برنامه «چهل چراغ» در خصوص محدوده و موانع ساخت آثار عاشورایی گفت: حقیقت این است که ساخت این گونه آثار خیلی سخت است و موانع هم زیاد است. خیلی ها در این زمینه شعر گفتند. حتما در سینما آدم هایی پیدا می شوند که با توجه به اهلیتی که دارند می توانند به فضای درست نزدیک شوند. می شود فیلم های خوبی ساخت البته به نظرم هیچ انسانی نمی تواند به فضای عاشورا و شخصیت های دینی کاملا نزدیک شود و تنها کسانی که بال پرواز دارند مانند حافظ و مولانا می توانند به حرف های بزرگ برسند.
مجتبی راعی ورود به ساحت هنر قدسی را داشتن آمادگی روحی و اخلاص هنرمند دانست و در این باره توضیح داد: هر فیلمی که ساخته می شود تنها بخشی به اراده هنرمند است و عوامل بسیاری برای ساخت آن فیلم تاثیر دارند ،مانند مشکلاتی که یک بازیگر در حین کار پیدا می کند و موارد دیگری که امکان وقوعش وجود دارد. وقتی می گوییم عنایت خداوند باید باشد دیگر زمانی است که همه چیز حل می شود.
مجتبی راعی در پاسخ به پرسش محمدرضا شهیدی فرد مبنی بر اینکه کدام اثر تولیدی به نگاه دینی نزدیک تر بوده است، عنوان داشت: فکر می کنم ما باید خیلی فیلم بسازیم تا آن مطلوبیت پیدا شود. فخرالدین عراقی شعرهایی گفت و بقیه هم گفتند، اما حافظ از همین شعرها به بهترین نحو استفاده کرد. شاید برخی ها فکر کنند حافظ از دیگری برداشته است، اما هنر حافظ در شکل دادن به شعر است. ما باید یک جریان زنده فرهنگی ایجاد کنیم و درس های لازم را از آن به دست آوریم.
این نویسنده و کارگردان به لزوم نزدیکی اندیشه در تولید آثار اشاره داشت و در این ارتباط گفت: در غرب افرادی فیلسوف آمدند و به سینما نزدیک شدند و برای سینما تئوری گفتند و این تئوری ها برای یک جوان تازه کار به کار آمد،اما در اینجا بزرگان ما تن خود را به سینما نزدند و کسر شان می دانستند. خیلی آسان است که بگوییم کل سینما فسق و فجور است و همه چیز را تمام شده بدانیم!
کارگردان فیلم «تولد یک پروانه» که سابقه داوری جشنواره فیلم فجر را دارد، یکی از مشکلات محدودیت تولید آثار دینی را عدم توجه اندیشمندان و متفکران به این حوزه دانست و توضیح داد: خیلی از متفکران باید می آمدند و سینما را بررسی می کردند. یک فیلم مذهبی که ساخته می شود باید درباره اش حرف زده شود تا کارگردانش برای کار بعدی وسعت نظر پیدا کند، اما ما این مسئله را نداشتیم و به نظرم تا این لحظه هم نداریم. این یک جریان زنده نیست. باید درباره فیلم ها حرف زده شود تا ذهنیت فیلمساز تغییر کند، اما چون جریان موثری وجود ندارد، فیلمساز باز هم خود را تکرار می کند.
مجتبی راعی با نقد برخی از نگره های نامناسب در تولید فیلم، گفت: یک سری از جریان های سینمایی دنبال این هستند که با شکستن تابوها، توجه جامعه را به خود جلب کنند و فروش بالایی داشته باشند. شکستن تابوها در موضوعات مختلف وجود داشته است و متاسفانه فیلم های مبتذل بیشتر می فروشد. یک عده می خواهند با سینما جیب خود را پُر کنند و صاحب این تفکر هستند. هر چقدر جامعه به دنبال آن فیلم ها باشد، فیلم های ارزشی بی مشتری می ماند.