آچمز
مصیب تازه پس از چهل و پنج سال می فهمد كه تنها فرزند خانواده نبوده است .وی برای پیدا كردن گمشده ی سالیانِ دورِ مادرش ، راهی تهران می شود اما خودش هم گمشده ی بزرگتری دارد: عزت و احترام! مصیب مجبور است بین این دو گمشده یكی را انتخاب كند و همین داستان های پیچیده ای برایش بوجود می آورد كه او را تبدیل به انسانی دیگر می كند.