عطش
نادر پس از پنج سال از زندان آزاد می شود و همسرش سودابه کسی است که به استقبال او می آید. یکی از دوستان قدیمی نادر به او پیشنهاد سرقت از یک جواهرفروشی را می دهد و تأکید می کند این کار باید انجام شود چون جواهرفروشی متعلق به سعید زبل است؛ همان کسی که باعث زندانی شدن نادر شده. نادر پیشنهاد را می پذیرد و. ..